تاریخچه کاشی جهان
کاشی به عنوان پنجمین متریال تزیینی در صنعت ساخت و ساز بنا در کنار متریالهایی همچون سنگ، چوب، آجر و گچ شناخته میشود.
با نگاهی کوتاه به بناهای تاریخی ایران در مییابیم که این هنر علاوه بر پیشینه قوی از ارج و قرب بسیاری نیز در میان مردم و هنرمندان برخودار بوده است و به عنوان یک تزیین فاخر در بناهای مهم همچون آرامگاهها، مساجد، مدارس، کاخها، سردر بازارها، خانه اشراف و ... مورد استفاده قرار گرفته است. معماران و هنرمندان از دیرباز استفاده از کاشی سنتی را منبعی برای تجلی بخشی مفاهیم معنوی و عرفانی در بنا میدانستند.
اما کاشی چگونه پا به عرصه وجود گذاشت و اولین بار کاشی در کجا به کار گرفته شده است؟
پیش از پرداختن به کاشی لازم است با آجر آشنا شویم که مقدمهای برای ساخت کاشی بوده است. آجر یکی از تحولات اساسی زندگی انسان است که از گل پخته شده به وجود آمد و برای ساخت و ساز بناها به جای خشت و گل به کار گرفته شد. کم کم استفاده از آجر گستردگی زیادی یافت و معماران اقدام به ساخت آجرهای کوچکتر برای تزیین دیوارهای بناها نمودند که این آجرها بر روی بدنه اصلی به کمک ملات چسبانده میشد.
کاشی در پیش از تاریخ
اولین باری که انسان با چیزی شبیه به کاشی مواجه شد در دوران پیش از تاریخ بوده است، کورههای ذوب فلزاتی همچون مس، برنز، آهن و ... با استفاده از خشت تهیه میشد زمانی که انسان توانست از آجر پخته استفاده نماید، کورهها گستردگی بیشتری یافتند. زمانی که فلزات، سفال و ... در این کورهها پخته میشدند حرارت بالا در کوره منجر به پدیده ای به نام جوش کوره میگردید که در نتیجه از هم پاشیدگی گل رس و سنگی شدن قسمتی از آنها به وجود میآمد. جوش کوره ساختاری سنگی شکل داشت و در نتیجه از آن برای کف پوش و برخی مواقع به عنوان تزیینات دیوارهی بناها استفاده مینمودند. نمونههایی از این نوع ساختار سنگی و شیشهای در بسیاری از بناهای محوطههای باستانی ایران یافت مانند تپه زاغه یافت شده است. جوش کوره را میتوان به عنوان اولین تزیینات کاشی کاری برشمرد که در بناها استفاده میشد تا اینکه بشر به فکر تهیه آجرهای لعابدار افتاد. کاشی نتیجه استفاده از آجر به عنوان یک عنصر تزیینی در بنا میباشد. معماران و سفال گران با ایده گرفتن از لعاب ظروف سفالی برای اجرای اشکال و تزیینات توانستند آجرهای لعابدار را برای تزیینات دیوارههای بنا تولید نماید. برخی از منابع باستان شناسی ایران را به عنوان یکی از اولین کشورهایی که از آجر لعابدار برای تزیین دیوارها و کف بنا استفاده مینمود برشمردهاند. به گفته برخی از منابع اولین آجرهای لعاب دار در حدود 4000 سال قبل از میلاد ظاهر شدند، این آجرها به صورت آجرهای رنگی برای تزیینات دیواره بناها به کار گرفته میشدند، یکی از قدیمیترین آثار مربوط به آجرهای لعابدار قطعه کاشی متعلق به 1352- 1336 قبل از میلاد (3372-3356 سال پیش) مربوط به دوران حکومت آخناتون در مصر با طرح بوته گل مهر گیاه (Mandragora) است.
قطعه آجر لعابدار با نقش گیاه ماندوگورا کشف شده از شهر باستانی عمارانه مصر دوره آخناتون، محل نگهداری موزه بروکلین
قدیمی ترین آجر لعابدار در ایران
ایران در تمامی ادوار تاریخی یکی از پیشگامان صنعت کاشی بوده است. قدیمیترین نمونههای آجر لعابدار بینالنهرین باستان از ایران به دست آمده است. قدیمیترین آجرهای لعابدار در ایران در معبد چغازنبیل شوش کشف شده است. چغازنبیل را میتوان یکی از باشکوهترین بناهای باستانی ایران برشمرد که از دوران عیلامیان از حدود 1250 سال پیش از میلاد (3270 سال پیش) به جا مانده است این بنای آجری که از خشت خام با روکشی از آجر ساخته شده است یک بنای 5 طبقه بوده است که امروزه فقط دو طبقه آن باقی مانده است. چغازنبیل در 35 کیلومتری جنوب شرق شهر شوش در استان خوزستان قرار دارد.
در آثار باقی مانده از معبد چغازنبیل حدود 40 آجر در دیوارههای بنا پیدا شده است که آثاری از لعاب سبز و لعاب فیروزه ای رنگ بر روی آنها به چشم میخورد. این آجرها در کنار آجرهای کتیبهدار برای تزیینات دیوارهای معبد استفاده شده است.
قطعه آجر لعابدار باقی مانده از معبد چغازنبیل شوش، خوزستان ایران
بخش جنوب غربی ایران (خوزستان امروزی) هم جوار تمدنهای آشور و بابل بوده است که در محوطههای متعلق به این دو تمدن نمونههایی از آجر لعابدار متعلق به بازه زمانی 700 تا 500 سال پیش از میلاد یافت شده است. مهمترین آثار در محوطه نینوا متعلق به تمدن آشور و بابل که بارزترین نمونه باقی مانده از آجر لعابدار در دروازه ایشار است.
آجرهای لعابدار رژه شیران ورودی دروازه ایشتار بابل، محل نگهداری موزه لوور پاریس
نمونهی مهم دیگر استفاده از آجر لعابدار در سرزمین ایران را در امپراطوری هخامنشی که در جوار تمدن بابل به قدرت رسیدند شاهد هستیم. داریوش هخامنشی با بهره گیری از هنرمندان کشورهای تحت سلطه خود سعی در خلق زیباترین جلوههای معماری در کاخهای هخامنشی داشته است. آجرهای لعابدار با عنوان رژه گارد جاویدان و گریفون یکی از زیباترین جلوههای هنر آجرها لعابدار جهان میباشد.
آجرهای لعابدار با نقوش جانوری ترکیبی موسوم به گیریفین، محل کشف کاخ آپادانای شوش، محل نگهداری موزه لوور پاریس
ظهور کاشی
با پیشرفت معماری و استفاده از آجرهای لعابدار به عنوان بستری برای ایجاد طرح و نقش بر روی دیوارهای بنا، آجر لعابدار وارد فاز جدیدی شد و تولید کنندگان اقدام به نازک تر کردن آجرها نمودند. این نازک کاری تا به آنجا پیش رفت که مواد اولیه ساخت آجر لعابدار گزینشیتر گردید در نتیجه برای ساخت آجرهای لعابدار همانند ظروف سفالی از گل سفالگری استفاده گردید. نازکتر شدن آجرها باعث مانور بیشتر سازندگان بر روی طرح و نقش و ظرافت کاری بیشتر گردید در نتیجه آجرهای لعابدار در دوران اسلامی با شکل کاشی استقلال خود را به عنوان یکی از متریالهای تزیینی بنا از آجر بنا نهادند. از دوران پیش از تاریخ یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران در تولید آجر و تولید کاشی در ایران شهر کاشان بوده است که جایگاه مهمی درتولید و ظهور انواع کاشی و سبکهای تزیینی آن داشته است در نتیجه صاحبان این صنعت از نام این شهر در خطاب نمودن این عنصر تزیینی کمک گرفتند و نام کاشی را بر آن نهادند.
کاشی کاری
با روی کار آمدن دین مبین اسلام در ایران و حرام اعلام شدن فلزات گرانبهایی همچون طلا و نقره، صنعت گران برای جایگزین نمودن این متریالها اقدام به بالاتر بردن کیفیت طرح و نقش سفالینهها و ظروف سفالی نمودند. تلاشی که منجر به ظهور تکنیکهای جدید در امر لعابکاری و ایجاد طرح و نقش در سفالینهها گردید. این تکنیکها کم کم راه خود را به حوزه ساخت کاشی نیز باز نمود به گونه ای که کاشی کاری به عنوان یکی از مهمترین مظاهر تزیینات معماری سنتی بناهای ایرانی جایگاه خود را تثبیت نمود. جایگاهی که از دیرباز تجلی بخش مفاهیم معنوی و عرفانی در بناهای اسلامی بوده است. کاوشهای انجام شده در محوطههای باستانی بیانگر ساخت کاشی و اجرای لعاب دهی آن از اواخر قرن سوم هجری قمری میباشد.
جایگاه کاشی کاری در معماری اسلام
از زمان ظهور اسلام مساجد و بناهای مذهبی جایگاه ویژه ای یافتند و هنرمندان همواره به دنبال خلق طرح و نقش نو برای تزیینات این بناها بوده اند. تزیینات مساجد و مقابر شاید مهم ترین دلیل پیشرفت صنعت کاشی کاری در ایران بوده است در نتیجه کاشی به عنوان یک عامل تزینی جدید که میتوانست مفاهیم عرفانی را در فضا ایجاد نماید پیشرفت چشمگیری داشت تا جایی که انواع کاشی پا به عرصه وجود گذاشت. پس از آن کاشیکاری به عنوان یک هنر کاملا مستقل خود را در جوامع هنری معرفی نمود و هنرمندان کاشی کار در کنار هنرمندان گچ کار، خطاط و حجار به آرایش و پیرایش بناهای ويژه همچون مساجد و مقابر پرداختند.
در اوایل روی کار آمدن کاشی استفاده از آن در بناها محدود بوده است و تنها به عنوان یک عامل تزیینی در برخی از بخشها استفاده میشدُ این روند در تمام دوران سلجوقی ادامه یافت با روی کار آمدن حکومتهای تیموری و ایلخانی شاهد پیشرفت استفاده از سرامیک نما هستیم به گونه ای که در عصر صفوی تقریبا تمامی فضاهای مساجد با استفاده از کاشی پوشانده میشدند.
نمایی از کاشی های هشت پر (ستاره ای) دوره ایلخانی
افزایش مقاومت کاشی در برابر جریانهای جوی و باد و باران در نتیجه لعاب دهی جایگاه کاشی کاری در تزیینات را بهبود بخشید تا جایی که معماران در عناصر اصلی مساجد مانند محراب، گنبد، مناره، ایوان و ... از این هنر علاوه بر تزیینات برای حفاظت از بنا نیز استفاده مینمودند. با نگاهی به بناهای باقی مانده از دوران اسلامی ایران کمتر بنایی را شاهد هستیم که در آن از کاشیکاری استفاده نشده باشد. این هنر بناهای فاخر و منحصر به فردی را بهوجود آورده است که امروزه نگاه گردشگران و پژوهشگران بین المللی بسیاری را به خود خیره نموده است. مساجدی همچون مسجد امام اصفهان، مسجد گوهرشاد مشهد، مسجد وکیل شیراز، مسجد کبود تبریز و... تجلی گاه غایت هنر کاشیکاری ایرانی بوده است.