کاشیکاری و موزاییک کاری
سابقه هنر کاشیکاری و موزاییک کاری که در تزیین و استحکام بناهای تاریخی نقش موثری داشتهاند، به گذشته بسیار دور باز می گردد.کاشی به عنوان مهمترین پوشش دهنده دیوار شناخته می شود و موزاییک نیز یکی از مهمترین پوشش دهندههای کف از گذشته تا به امروز بوده است که قدمت استفاده از آن به پیش از تاریخ باز میگردد.
موزاییککاری در کنار کاشی کاری تکمیل کننده استحکام بخشی و عایق بندی فضاها ی داخلی و انواع درجه بندی کاشی و سرامیک بوده است.
آجر لعابدار
مدارک تاریخی و باستان شناسی حاکی از آن است که در اواخر هزاره دوم ق.م هنرمندان در ایران و بین النهرین، آشنا به ساخت خشت و آجرهای لعابدار بوده و از آنها برای تزیین بناها استفاده میکردند
کاوشها و بررسیهای محوطههای باستانی، مانند معبد چغازنبیل در خوزستان نشان می دهد که معماران از خشتهای رنگی و لعابدار در تزیین معابد به خصوص معبد چغازنبیل استفاده میکردند. یکی دیگر از صنایع تزیین بنا موزاییک کاری بوده است که به موازات استفاده از خشت مورد استفاده قرار میگرفته است.
موزاییک کاری
صنعت موزائیک سازی به گونه ای بود که هنرمندان سنگهای رنگی کوچک را که بیشتر از کف رودخانههای جمع آوری میکردند در کنار هم میچیدند و به کمک آنها طرح و نقشی را ایجاد میکردند که عموما این طرحها هندسی بوده است.
کاربرد آجر لعابدار و موزاییک
در عهد هخامنشی، کاربرد و استفاده از آجرهای لعابدار رنگین عموماً به رنگهای سبز، زرد و قهوه ای با نقوش انسانی و حیوانی برای آرایش کاخها مورد استفاده قرار میگرفت. نمای تعدادی از کاخهای این دوره مانند کاخهای تخت جمشید و شوش نمونههای جالبی از کاربرد آجرهای لعابدار در این زمان را نمایش میدهد. پس از دوره هخامنشیان اشکانیان روی کار آمدند و حدود ۴۰۰ سال بر مسند حکومت بودند. در دوره اشکانیان گر چه صنعت لعاب دهی توسعه فراوانی پیدا کرد ولی به نظر می رسد هنرمندان این دوره چندان توجهی به آرایش بناها به شیوه دوره هخامنشی نداشتند و بیشتر از نقاشی روی کچ برای برای تزیین بناها استفاده میکردند. با روی کار آمدن ساسانیان در ایران، هنر معماری تحول بسیاری یافت. همزمان با این حکومت ، مجدداً هنر آجرهای لعابدار و به موازات آن هنر و صنعت موزاییک سازی رو به شکوفایی قدم برداشت. هنرمندان دوره ساسانی از آجرهای لعابدار که پیش زمینه ای برای ساخت کاشی بود و موزاییک کاری برای آرایش و تزیین بنا استفاده می کردند. کاوشهای انجام شده در شهرهای به جا مانده از دوره ساسانی همانند فیروزآباد و بیشاپور نمونههای جالبی از کاربردهای موزاییک سازی و کاشیکاری را نمایش میدهد. پس از ساسانیان، اسلام به ایران قدم نهاد و در دوره اسلامی به تدریج هنر کاشیکاری برگرفته از آجرکاری مانند همانند آجرکاری و گچکاری به یکی از هنرهای تزیینی بناها تبدیل گردید. در این دوره کاشیکاری به عنوان مهمترین هنر تزیینی بناها شناخته گردید و شیوههای جدیدی در طراحی و اجرای کاشیها پا به عرصه وجود نهاد. بسیاری از محققان بر این عقیده اند که ایران اولین کشوری است که از کاشیکاری به عنوان دو عامل یادشده (آجر لعابدار و موزاییک کاری) از آن بهره گرفته است. در دورههای اسلامی بناهای بسیاری مانند مساجد، مدارس، مقابر کاخها، حمامها، و حتی پلها به یکی از انواع مختلف کاشی تزیین گردید و تقریباً از اواخر قرن چهارم هجری به بعد کمتر بنایی را می توان یافت که با کاشی آرایش نشده باشد.
تاریخچه کاشی در جهان و سیر تحول کاشی در دوران اسلامی را مطالعه نمایید.
در دوره های اسلامی شاهد ظهور کاشیـهای مختلفی میباشیم که جلوه ای از هنر سفالگری میباشد. موزاییککاری نیز جنبه پیشرفتهتری یافت و سنگهای رنگی در بستری از سیمان در چارچوب ها قرار میگرفت و پس از تولید کاشی از تکه های کاشی شکسته برای موزاییک کاری استفاده میگردد.
امروزه استفاده از موزاییک رواج کمتری دارد و با روی کار آمدن سرامیکهای پرسلانی استفاده از موازییک جای خود را به این کاشی مستحکم سپرده است.